برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان آرام بغل بگیر مرا pdf از ریحانه کیامری با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان ریحانه کیامری مـیباشـد
موضوع رمان: عاشقانه/اجتماعی
خلاصه رمان آرام بغل بگیر مرا
داستان در مورد خانم وکیلی به نام مهرانه احمدی هست که اتفاقـی
وارد جریان زندگی یک بوکسور به نام سیامک امـیرجلالی مـی‌شـه.
مهرانه به همسر سیامک کمک مـی‌کنه تا ازش جدا بشـه و
این آغاز کش‌مکش‌های این دو شخصیتـه…
داستان زمـینه‌ای …
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان خدمتکـار هات من
قسمت اول رمان آرام بغل بگیر مرا
مثل هر روز به زور از خـواب بیـدارشـدم. ڪیم روی تختم نشستم و به
قاب عڪس دو نفرهای ڪه روی دیوار رو به رو نصب شـده، خریه شـدم.
یڪ آه پر سوز از عمق جانم ڪشیـدم و آروم زمزمه ڪردم:
بع وقتا ، ڪاش یض _آخ ڪه نبودنت چقدر سخت یمشـه
زندگمون تـوهمون عڪس فریز یمشـد . امروز از اون روزی ڪه خییل دلتنگتم
ویل بعد با فڪر به این موضوع ڪه حرف زدن با عڪس دردی رو دوا
نیمڪنه با رخـوت از تخت
پایری اومدم. پاهام ڪه از تخت آویزون شـد
دمپا هام گشتم و به امـیـد اینڪه بدون خم یی با رس انگشتـهام به دنبال
شـدن پیـداشون ڪنم چشمهام رو برای چند ثانیه بستم. به محض پیـداڪردن
دمپاییام یهام پوشیـدمشون. از جا بلند شـدم و به قصد تر ڪ اتاق خ
ڪردن دلخ ڪنان به سمت در رفتم.
دستشو تر ڪ ڪنم یی قبل از اینڪه مبدأ گرم و نرمم رو به مقصد
برگشتم و نیم نگـاه دیگـهای به قاب عڪس انداختم. اشڪهای سمجم
ی رو ڪه قصدی
ریخی داشتند به زور مهار ڪردم و راه مقصد رو در پیش گرفتم.
پشت رسم در رو آهستـه بستم، دستم رو روی درگذاشتم و تقریبا
نالیـدم:
ین خاطراتمون تـو این اتاق رقم خـورد ، االن
ی
یی بهی ڪ ؟
ین …
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید