دانلود رمان طلوع عشق  از سحر خلیلی

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان طلوع عشق pdf از سحر خلیلی با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان سحر خلیلی مـیباشـد

موضوع رمان : عاشقانه/کلکلی

خلاصه رمان طلوع عشق

صنم رادمنش تک دختر خانواده رادمنش و دانشجوی رشتـه معماری تـو دانشگـاه با یه پسر مغرور

به نام شروین همکلاسه صنم و شروین تـوی همه چی با هم کل مـیندازن تا اینکه سر

یه موضوعی بهم نزدیک مـیشن و

رمان پیشنهادی:

دانلود رمان خدمتکـار هات من

قسمت اول رمان طلوع عشق

من صنم رادمنش۳۲ساله،دانشجوی ترم۷ رشتـه معماری و تک دختر خانواده رادمنش

هستم برادرم آقا سهند ۳۷ ساله و مهندس عمرانه قربون داداشم برم  مادرم الهه خانوم

خانه دار و پدرم آقاعلیرضا مهندسه سهند تـوی شرکت بابام مشغول کـاره  ما۱خانواده

۴نفری خیلی خـوشبختیم البتـه ۱نفر دیگـه هم عضو خانوادمونه مهرناز خانوم نامزد داداشم

رابطه من و سهند فقط به رابطه خـواهر و برادری خالصه نمـیشـه،ما با هم دوستم

هستیم بله دیگـه  ۱دوست خیلی خـوبم دارم به اسم آنیـد،از ابتدایی همکـالس بودیم تا

دبیرستان و از شانس خـوبمون جفتمون بعد از کنکور تـوی۱شـهر،۱رشتـه و ۱دانشگـاه قبول

شـدیم،رشتـه معماری دانشگـاه تـهران و البتـه خـونمون هم نزدیک همه خیلی خـوبه،نه؟

خخخ  آخ آخ فردا صبح ساعت۸ کـالس دارم اونم با استاد بداخالق مرتضوی،اوووووق

بهتره بخـوابم

صبح با آالرم گوشیم از خـواب بیـدار شـدم،واااای خفه شو دیگـه بابا بیـدار شـدم رفتم دست و

صورتمو شستم،مسواک زدم خب حاال چی بپوشمممم؟؟ خخخخ  ۱مانتـو کرمـی با شلوار

جین قهوه ای تنگ و مقنعم رو پوشیـدم آرایشم کردم و کیف کرم رنگم رو برداشتم و از اتاق

رفتم بیرون طبق معمول از رو نرده پله ها سر خـوردم و وییییژژژ رفتم پایین

مامان و بابا و سهند سر مـیزصبحونه نشستـه بودن _به به سالاام خانواده محترم

رادمنش،صبحتـون بخیر همـگی جواب سالمم رو دادن سهند:صنم تـو باز مثل مارمولک از

رو نرده ها اومدی پایین؟ _آره دیگـه،پس تـوقع….

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان