دانلود رمان غروب خورشید (جلد اول) pdf به قلم پرنیا اسد

دانلود رمان غروب خورشید (جلد اول) pdf به قلم پرنیا اسد pdf رایگان بدون سانسور

دانلود رمان غروب خورشید (جلد اول) از پرنیا اسد با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

موضوع رمان :

این رمان درباره دختری هست به نام خورشید.. خورشید تن به ازدواجی میده که نمیدونه چه مسیر هایی جز عشق در اون قرار داره.. زندگیش از عشق شروع میشه.. عشقی که شعله آن دیگران را می سوزاند.. اما کم کم پای عاشق های دیگه به زندگیشون باز میشه و زندگی خورشید رو زیر بار تهدید و اذیت قرار می دهند. فکر می کنید دلیل این ها عشق است؟؟ برای مقابله بااین همه مشکلات با ساخته دست دیگران سخت است. گاهی انسان نیاز به کمک و یا همدردی دارد، اما… خورشید از این همه چیز محروم ماند و به تنهایی با کوله باری از غم و غصه و عشق نافرجام به دنبال راهی برای حل این مشکلات است…

خلاصه رمان غروب خورشید

یک هفته گذشت و روز موعود یعنی روز نامزدی من رسید… توی این یک هفته اتفاق خاصی نیوفتاد… سپهر دیگه دور اون مورد حرفی نزد اما یه جورایی تو خودش بود… پانته آ هم طرفمون نیومد یعنی چطور بگم این یه هفته دانشگاه نیومد دلیلشم نمیدونم فقط میگفتن حالش بد شده و مثل اینکه از درد عشقه… چند جلسه هم با آریا رفتیم بیرون… از صبح که بلندشدم همش استرس دارم. بامهسا و سپیده آرایشگاه هستیم. من توی یه اتاق هستم و اون دوتاهم توی یه اتاق دیگه. نرگس خانم (آرایشگر) داشت موهامو درست می کرد و منم داشتم

با player mp3 آهنگ گوش می دادم… چند دور آهنگ رو گوش دادم که بالاخره کارموهام تموم شد و بعد از نیم ساعت آرایشم هم تموم شد. اومدم خودمو ببینم که نرگس خانم گفت-نه خورشید جون اول لباستو بپوش بعد. و رفتیم توی یه اتاقی و لباسمو با کمک نرگس خانم پوشیدم.. لباسم یه لباس قرمز بلند بود و از بالا تا پایین تنگ بود. سرشونه هاش کت مانند بود و روی لباس نقش های قرمزی بود که جنسشون از ساتن بود. از کمر سمت چپ تا پایین چاک می‌خورد. لباسم در حین سادگی بسیار زیبابود. من که عاشقش بودم. هرچی مامان و مهساو سپیده

اصرار کردند که لباس مجلسی تربخرم قبول نکردم.ویه صندل پاشنه ۱۰ سانتی متری مخمل مشکی که روش توپ توپ های قرمز بود که مدلشو کفش دوزکی کرده بود.. رفتم سمت آینه… از چیزی که میدیدم تعجب کرده بودم. خیلی عوض شده بودم. میشه گفت تا حالا آرایش این مدلی نداشتم.. دور چشمام خط چشم مشکی با سایه مشکی و واسم مژه مصنوعی گذاشته بودند.چشمامو درشت و زیبا ترکرده بود. رژگونه صورتی و رژ لب قرمز جیگری هم زده بودند. موهامو هم لخت کرده بودند و فرق وسط زده بودند و پایین موهامو هم حالت داده بودند و…

دانلود رمان غروب خورشید (جلد اول) pdf به قلم پرنیا اسد pdf رایگان بدون سانسور

  • 26 نوامبر 2024
  • yasadmin
https://yasebook.ir/?p=116
لینک کوتاه مطلب:
موضوعات
درباره سایت
یاسی بوک
یاسی بوک
آرشیو سایت
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " یاسی بوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.